وبلاگ اعضای کانون وبلاگنويسان ايران
| |
مسئول محتوای هر مقاله نويسنده آن است!
مواضع رسمی کانون در وبلاگ اصلی کانون منتشر میشود! 8/03/2004مطالب قبلي 3
مطالب وبلاگ سابق که توسط اعضاء نوشته شده جهت ثبت در بايگاني دراينجا کپي شده است:
=============== دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۳ كانون وبلاگنويسان، مجازي يا واقعي؟ khosro:حدود يكماه پيش، دعوتنامهاي براي عضو شدن در كانون وبلاگنويسان ايران، -كه هنوز تأسيس نشده- برايم فرستاده شد. متن اساسنامه را بند به بند خواندم و در همآن ابتدا، از تشكيل چنين كانوني خوشحال شدم. فكر اتحاد وبلاگرها، از روز نخستي كه وبلاگ ساختم با من بود. وبلاگ متعلق به دنياي مجازيست. دنياي مجازي ويژهگيهاي خودش را دارد كه براي تأسيس كانون، سودمند و زيانآور است. پس از گذشت يكماه، هنوز ما به توافق جمعي بين اعضاي دعوت شده، نرسيدهايم. حقيقت در اينباره اين است كه در دنياي مجازي –اگر تا هزار سال ديگر هم به ما وقت بدهند- هرگز نميتوانيم به توافق برسيم. هرچند امكان ارائهي ديدگاهها در وبلاگ penlog (هماين بلاگ) هست، اما اين بلاگِ گروهي، هرگز كارآيي ميزگرد را نخواهد داشت و با شنيدن نظرات هركس از گوشهايي از دنياي مجازي كانون تأسيس نخواهد شد. اگر منتظر هستيد كه پس از توافق كامل با يكيك اعضاء، كانون را تأسيس كنيد، من چندان به حصول توافق در دنياي مجازي خوشبين نيستم. هرچند مؤسسان در تلاشند تا به حضور افرادي با نام مستعار در كانون احترام بگذارند و در پي شناختن نام واقعيشان نباشند اما بايد بگويم كه اين مسئله كه به نظر مؤسسسان ناچيز آمده، بسيار مهم است. من براي فكري كه به افراد اجازهي پنهان شدن در پشت نقاب را ميدهد و بين آنها و ديگران تمايزي قائل نميشود، احترام ميگذارم. اما حقيقيت اين است كه با افراد ناشناس، افرادي كه تنها و تنها در دنياي مجازي حضور دارند، نميتوان كانون را تأسيس كرد، اما ميتوان پس از تأسيس آنها را به عضويت خواند. فرد مجازي ميتواند هركسي باشد. نبايد به شيوهاي پيش برويم كه در آينده براي خودمان دردسر درست شود. از حالا بايد تصور كنيم كه به عنوان مثال، موردي پيش آمد كه مطابق با فصل چهارم و مادهي شانزده و هفده، كانون خواست از عضوي، سلب عضويت كند. اگر او يك فرد مجازي باشد، كانون دقيقاُ از چهكسي سلب عضويت كرده؟ او ميتواند دوباره با نامي ديگر بازگردد؛ تعويض نقاب در دنياي مجازي بسيار ساده است. بنابراين تأسيس كانون با افرادي كه آنها را تنها با يك شناسه در بلاگاسپات و بلاگي در پرشينبلاگ و يك آيدي در ياهو و اركات ميشناسيم، نميشود كانون وبلاگنويسان ايران را راه انداخت، اما ميشود از آنها حمايت كرد. كانون بايد بسيار فراتر از فقط دنياي مجازي باشد، كانون وبلاگ نويسان ايران بايد واقعي باشد. اگر شما منشور كانون نويسندهگان را سرلوحهي كارتان قرار دادهايد –كه بسيار هم خوب است- بايد بدانيد كه ما نويسندهي مجازي نداريم. نويسندهي مجازي، حجم الكترونيكي، كيلو بايت اطلاعاتي و آيدي است. نيستشدنش به ساده گي حضورش است. جان كلام اينكه تشكيل كانون و حصول توافق جمعي در دنياي مجازي و با افراد مجازي امكانپذير نيست و حالا كه حدود يكماه از شروع كار گذشته، زمان خوبي براي يك نشست با افراد واقعي در دنياي واقعيست. خسرو نخعي ---------------------------------------------------------- * از ديگر اعضا ميخواهم اجازه بدهند اين متن، چند روز اولين يادداشتٍ صفحه باشد. نوشته شده توسط khosro ساعت 3:56 AM =============== جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۳ وبلاگ آزمايشي Fozoolak: سلام دوستان در آدرس http://penlog2.blogspot.com/ با استفاده از تمپالت های حسن آقا وهمچنين فرم نظرخواهي هاله عزيز و کمک گرفتن از لينکهای اسد گرامي تمپالتي درستکردم که مخلوطي از همه وبلاگهای آزمايشيست که تا بحال اين دوستان زحمتش راکشيده اند.شايد هاله يا اسد بتوانند با استفاده از اين تمپالت وبلاگ اصلي را هرچه بهتر ايجاد کنند يا بعضي از قسمتهای تمپالت آن را مورد استفاده قرار دهند.امکانات اين تمپالت بنظر من خيلي جالب است چون از تسهيلات جديد بلاگر و ابزارهای آفيس هم در محيط اديتور آن ميتوان استفاده نمود.در اين تمپالت بلاگر امکان دادن رنگ به فونتها و نوشته در محيط اديتور را داردهمچنين از علائم TOOLBAR محيط Words مانند وسط چين و راست چين و چپ چين نيزميتوان استفاده نمود.لطفا" نظرتان را در مورد تمپالت پيشنهادی در نظرخواهي اين پست يا در نظرخواهي خود وبلاگ اعلام کنيد .پسوورد ادمين اين وبلاگ نيز همانيست که اسد عزيز لطف کردند و برای اعضافرستادندو به عنوان دومين وبلاگ در همان محيط بلاگر پنلاگ (وبلاگ پيشنهادی اسدعزيز) تعريف شده است .بنابر اين ميتوانيد با پسوورد ادمين وارد شده و با ايجادتغييرات لازم در تمپالت اشکالات وبلاگ حاضر را رفع نماييد.برای تست امکان پست کردن مطلب نيز وجود دارد.موفق و پيروز باشيد فضولک نوشته شده توسط Fozoolak ساعت 10:15 PM .................... Ali N: من درست می کنم اسد عزیز: لطفا من رو به عنوان کاربر اصلی برای بلاگر معرفی کن تا بتونم اشکال تمپلت رو بر طرف کنم چون الان نمی تونم دسترسی داشته باشم بهش .من در خدمتم. علی ن نوشته شده توسط Ali N ساعت 3:05 PM ..................... SoloGen: مخالفت با بررسيي بندبند منشور/اساسنامه ميخواهم بگويم 1) با ايدهي بررسيي منشور پيش از اساسنامه بسيار موافقام و با 2) ايدهي بررسيي بند به بند منشور (يا اساسنامه) مخالفام. به نظرم ميبايست منشور را در کل ديد و بر هر جاياش که ناواضح مينمايد انگشت گذاشت. چيزهايي نوشتم که گويا جز شبح کسي نخواند. احتمالا -اگر مخالفتي نشود- دوباره در اينجا هم قرارشان ميدهم. نوشته شده توسط SoloGen ساعت 3:10 AM ...................... SoloGen: گمان برد کسي که روزگاري ... کسي گمان ميبرد روزگاري اين بحثها تمام شود؟!يا کسي بر اين باور هست که اين بحثها ضرورت دارند – که اگر کسي از ميانمان عمدي يا غيرعمدي دروغ بگويد، بخشوده خواهد شد؟و يا در نهايت ... کسي بر اين باور هست که از اين جمع ستيزهجو، نتيجهاي آرام و دلنواز بيرون خواهد آمد؟دموکراسي؟! آزاديي بيان؟ انسانيت؟ عجب ... !مرا ببخشاييد! ولي در اين چند صد و خورده پياماي که خواندهام، به زحمت به ده پيام به درد بخور –البته به سليقهي من- برخورد کردهام.(راستي ببخشيد که ميپرسم: چرا اينهمه همديگر را با لفظ "جان" و "عزيزم" و "گرامي" و ... خطاب ميکنيد وقتي نميخواهيد سر به تن طرف مقابلتان باشد؟) نوشته شده توسط SoloGen ساعت 3:03 AM ============= چهار شنبه ۷ مرداد ۱۳۸۳ Fozoolak: بحث چندباره و چند باره!!! اسد عزيز، جناب ادمين گرامي ، دوست محترم هرچه من ميگويم "نر" است شما ميگويي "بدوش". آنوقت تازه اظهار تعجب ميکني که چرا در اينجا مطلبم را مينويسم؟ آقای عزيز ،نميدانم چرا حرف همديگر را نميفهميم؟ بنده تازه ديشب دعوتنامه ياهو گروپز را از بامداد دريافت کردم و عضو شدم. تاريخ دعوتنامه و تاريخ ايميل هم مشخص است. اگر لازم بدانيد دراينجا هم ارائه خواهم کرد!!!بنده نه اطلاعي از تشکيل اين وبلاگ داشتم نه از تشکيل ياهوگروپز. دعوتنامه اين وبلاگ و دعوتنامه ياهو گروپز هردو باهم پريشب برايم ارسال شده است (تاريخها درايميل مشخص است) در هيچکدام از اين دو دعوتنامه هم هيچ اثری از پسوورد ادمين نبود . تنها دو دعوتنامه ساده بود که توسط بلاگر و ياهو برايم ارسال شده بود!اين وسط يک نفر دارد دروغ ميگويد و من به خودم مطمئنم!!!چرا سعي ميکنيد مرا به بحث و توضيح بيشتر بکشانيد؟ يک سوال ديگر؟دليل حذف کامنت شماره 2 در اين مطلب وبلاگ که توسط شما ارسال شده بود چيست؟به من حق بدهيد که نسبت به سوء نيت و مديريت غلط و اشتباه اين وبلاگ مشکوک باشم.دوست عزيز بنده چندين سال است که دارم وبلاگ مينويسم. تجربه وبلاگ گروهي را هم دارم. دلايلي که شما ذکر ميکنيد تنها کش دادن بحث و عوض کردن جهت آن است.من ميگويم تمپالت اشتباه و نا امن است شما ميفرماييد که بنده فضا را پليسي کرده ام.بعد که شبح و آرمين نظر مرا تاييدد ميکنند اظهار ميکنيد که اطلاعاتتان در مورد تمپالت اندک است. درصورتيکه بنده با ديدن آن کومبو باکسهای لينک نويسندگان ميتوانم به جرات بگويم که اطلاعات شما دراين مورد از بنده نيز بيشتر است.من ميگويم ادمين وبلاگ را نميشناسم . شما ميگوييد پسسورد ادمين برايت ارسال شده است.من ميگويم تا بحال هيچ ايميلي نه از شما و نه از هيچ شخص ديگری که حاوی پسوورد ادمين اين وبلاگ باشد دريافت نکرده ام، شما مرا به ياهو گروپز حواله ميدهيد. من عرض ميکنم که در ياهو گروپز نيز تا بحال عضو نبوده ام و تازه برای بنده دعوتنامه در مورد آن ارسال شده....حالا اين بحث تا کي ميخواهد بدرازا بکشد خدا ميداند. بهتر نيست درزش بگيريم؟ من هرچه بيشتر که ميگذرد بيشتر به اين وبلاگ و اهداف ادمين آن مظنون ميشوم.خودتان را جای بنده بگذاريد،شما باشيد به من حق نميدهيد؟؟ نوشته شده توسط Fozoolak ساعت 7:08 PM ........................ اسد: !!! فضولك عزيز، من جوابت را در همان پايين هم دادم ولي نميدانم چرا دوباره يك پست جديد با همان محتوا مي نويسي؟ دوست عزيز، ايميل ها حداقل دوبار به ياهو گروپ هم ارسال شدهاند و ميتوانيد در آنجا ببينيد! بار آخر در جواب ارنستوي عزيز بوده است! تمامي اعضا اين يوزر نيم و پاسورد را دارند. به طور مثال ترانه عزيز در همان پست اول با نام ادمين كامنت گذاشتهاست!بهتر است كه اگر اشكالي مي بيند اول يك پرس و جو بكنيد و بعد حكم قتل را صادر كنيد!! نوشته شده توسط اسد ساعت 6:41 PM ........................ Fozoolak: ايميل برای پسوورد ادمين؟؟ اسد گرامي,لازم به ذکر است که بنده ايميلي دريافت نکرده ام.البته به جز همان ايميل INVITATION بلاگر که با آن در اين وبلاگ عضو شدم.لطفا" Mailing List خودتان را چک بفرماييد تا ببينيد که برای بنده چنين ايميلي ارسال نشده است. از دوستان ديگر هم اگر پسوورد ادمين دارند (يا ندارند) خواهشمندم همينجا توضيح دهند تا قضيه روشن شود!آخرين ايميلي که بنده در مورد انجمن وبلاگ نويسان دريافت کردم مربوط به سه هفته پيش بود که در مورد اساسنامه انجمن از شبح دريافت نمودم. هاله عزيز ميتوانند در اينمورد توضيح دهند چون بنده در اين مورد از ايشان هم پرسشي مطرح کرده بودم. ايميلي که شما فرموديد برای بنده ارسال نشده و براحتي با چک کردن ليست ميلينگ خود شما هم به اين نتيجه خواهيد رسيد. من اين بحث را تمام شده ميدانم و بيش از اين قادر نيستم بر سر موضوعي پوچ دليل و مدرک بياورم. ادامه نوشتن دراينجا را هم دور از هشياری ميبينم.با اميد بهروزيتان نوشته شده توسط Fozoolak ساعت 6:32 PM .......................... اسد: !!! فضولك عزيز،اگر ايميلها را دقيقن ميخواندي ميدانستي كه پاسورد و يوزر نيم ادمين را همان اول پست كردهام براي همه و بنابراين جناب عالي هم ميتوانيد به عنوان ادمين وارد شويد و تغييرات لازم را بدهيد.موفق باشيد نوشته شده توسط اسد ساعت 6:09 PM
نظرهای شما:
Comments:
Post a Comment
Hasanagha said... خسرو نخعي مطلبی رو در وبلاگ پن لوگ نوشته، او در این مطلب مینویسد: حقيقت در اينباره اين است كه در دنياي مجازي –اگر تا هزار سال ديگر هم به ما وقت بدهند- هرگز نميتوانيم به توافق برسيم. هرچند امكان ارائهي ديدگاهها در وبلاگ penlog (هماين بلاگ) هست، اما اين بلاگِ گروهي، هرگز كارآيي ميزگرد را نخواهد داشت و با شنيدن نظرات هركس از گوشهايي از دنياي مجازي كانون تأسيس نخواهد شد. اگر منتظر هستيد كه پس از توافق كامل با يكيك اعضاء، كانون را تأسيس كنيد، من چندان به حصول توافق در دنياي مجازي خوشبين نيستم. چیزی را که ایشان در این مقوله از یاد بردهاند توافقهایی است که قبلآ منشع حرکتهایی شده که در این یکی دوسال گذشته بوسیله همین افراد مجهول الهویه پا گرفته که حتی میتوان به جرات گفت که منشع نجات جان انسانی بوده (لغو حکم اعدام افسانه نوروزی) همین افراد مجهول الهویه موفق به انجام کارهای دیگری هم شدهاند که نیازی به یاد آوری نیست، مجهول الهویه بودن این افراد به حکومت سرکوبگر ایران باز میگردد و نه خواست این افراد. چیزی را که آقای خسرو نخعی فراموش میکنند این است که برای ما یک نوشته شبح یا شمر یا فضولک یا دهها نویسنده مجازی دیگر بیشتر از دهها نویسنده معلوم الهویه ارزش و اعتبار دارد، میپرسید چرا میگویم که این اشخاص مجازی در مرحله اول نیازی به دروغگویی و حقه بازی ندارند چون که از بابت نوشته شان هیچ گونه حق تالیفی یا حق نوشتنی یا منفعت دیگری عایدشان نخواهد شد. درصورتی که بعضی نویسندهگان که به مزد مینویسد ممکن است برای دیناری بیشتر حاضر شود سر قلمشان را کمی کج کنند و به دروغ چیزی را بنویسند که بسا ممکن است باعث و بانی مشکلاتی شوند. ایشان در ادامه مطلبشان می نویسند: اما حقيقيت اين است كه با افراد ناشناس، افرادي كه تنها و تنها در دنياي مجازي حضور دارند، نميتوان كانون را تأسيس كرد، اما ميتوان پس از تأسيس آنها را به عضويت خواند. فرد مجازي ميتواند هركسي باشد. نبايد به شيوهاي پيش برويم كه در آينده براي خودمان دردسر درست شود. از حالا بايد تصور كنيم كه به عنوان مثال، موردي پيش آمد كه مطابق با فصل چهارم و مادهي شانزده و هفده، كانون خواست از عضوي، سلب عضويت كند. اگر او يك فرد مجازي باشد، كانون دقيقاُ از چهكسي سلب عضويت كرده؟ او ميتواند دوباره با نامي ديگر بازگردد؛ تعويض نقاب در دنياي مجازي بسيار ساده است. اولین سوال من از ایشان در این مورد این است که چگونه است که کسانی با داشتن هویت مجازی نمیتوانند کانونی را راه بیندازند ولی بعد که راه افتاد میتوانند عضو شوند (برای سیاهی لشگر شاید). آخر این چه منطقی است که آنها نمیتوانند کاری را شروع کنند ولی همان ها بعدآ میتوانند در آن حرکت شرکت کنند. آیا حقیقتآ به این گفته خود ایمان دارید!؟ از اینکه ممکن است عده ای بدون نام و هویت بتوانند بنا به گفته شما اسم و شناسه عوض کنند و بار دیگر با نام مستعاری دیگر به صحنه آیند ولی آیا گمان میکنید اشخاصی مثل شبح یا فضولک یا شمر یا حتی خُسن آقا قادر به انجام چنین کاری باشند!؟ مگر میتوان نوشته های رهگذر ثانی را خواند و مدعی شد که او قادر است با اسمی دیگر درجایی دیگر برخلاف عقاید و اعتبارش بنویسد. بعضی از این اسامی به قول شما مجهول الهویه بقدری هویت دارند که سردمداران رژیم مجبور به سانسور شان هستند، چه هویتی از این بهتر؟ یا شاید شما واقعآ باور میکنید که تمام کسانی که با نامی (حقیقی!!) مینویسند نمیتوانند بعد از مدتی یا بعد از اینکه در جایی کار ناشایستی انجام دادند نام خود را با نام (حقیقی!!) دیگری عوض کنند!؟ آیا شما واقعآ به این حرفتان ایمان دارید!؟ آیا شما واقعآ گمان میکنید که در این دنیای مجازی تمام اشخاصی که بنام واقعی X یا Y مینویسند این اسامی اسم واقعیشان هست!؟ البته بجز عده معدودی که شناخته شده هستند و مثلآ نویسنده روزنامه ای هستند یا چمیدانم فرد مشهوری هستند. باور بفرمایید من اگر صدسال دیگر هم بدون کانون بمانم حاضر نخواهم شد به زیر پرچم بعضی از همین نامداران که به نام مینویسند بروم. باور کنید که حتی ننگم میآید نام مجهول الهویه خُسن آقا را کنار نام چنین نامدارانی قرار دهم. راستی فراموش نکنیم که در صفحه وبلاگ پن لوگ بنا نبود چیزی بنویسیم! آیا رعایت یک چنین قانون نانوشته سادهای برای هویت داری مثل شما تا این اندازه مشکل است. که خود را محق دانستهاید و از دیگران هم خواستهاید که این نوشته را تا مدتی در صفحه اول نگهدارند. آیا از خود پرسیدهاید که خُسن آقای مجهول الهویه چرا باید به این خواسته شما احترام بگذارد؟ شاد و پیروز باشید خُسن آقا مجهول الهویه 1:24 AM شبح said... خسروی عزيز! توصيه ميکنم کتاب "آدم آدم است"، برتولت برشت را بخوانی! اگر لازم بود میتوانيم با هم بخث فلسفی کنيم که تا نشان بدهم "خسرو نخعی" مجازی است يا "شبح"؟ اگر دوستان حوصلهی اين بحث فلسفی را داشتند با کمال ميل حاضر به انجام آن هستم اما از اين بحث فلسفی که بگذريم به ايراد عملی تو پاسخ میدهم. نوشتهیی: "كانون خواست از عضوي، سلب عضويت كند. اگر او يك فرد مجازي باشد، كانون دقيقاُ از چهكسي سلب عضويت كرده؟ او ميتواند دوباره با نامي ديگر بازگردد؛ تعويض نقاب در دنياي مجازي بسيار ساده است." اشکال ديد تو اين است که درک روشنی از وبلاگها و هويت آنان نداری. تو تصور ميکنم "شبح" يا "خسنآقا" يا "گلکو" يا "هاله" يا "بامداد" يا "زيتون"... نامهای بیهويتی هستند که برای شرکت کردن در انجمنی يا به دليل ديگری قابل تغييرند؟ اين تصور از بنياد غلط است. تاثير شخصيتها به ميزان نمود آنها بستهگی دارد. مثلا اگر فردا تو بروی ادارهی ثبت و "خسرو نخعی" را به نام ديگری مثلا "پرويز مالکی" تغييری دهی و کتاب داستان بعدیات را چاپ کنی احتمالا تغييری در ميزان فروش کتاب داستانات نخواهد داشت زيرا مردم "خسرو نخعی" را همانقدر میشناسند که "پرويزمالکی" را. اما اگر مثلا مرجوم گلشيری با نام ناشناسی کتاب چاپ میکرد تاثير زيادی روی اولين کتاباش ميگذاشت البته احتمالا بعد از مدتی آن نام جديد هم برای خودش اعتباری کسب میکرد. خلاصه دوست عزيز! نامهای ماندهگارو شناختهی شده مجازی اعتبار واقعی بسيار استوارتری از نامهای ناشناس واقعی (واقعی؟ "نام" اصولا امری مجازی است!) دارند. به هر حال از توجه تو متشکرم. کسي جای کسی را تنگ نکرده است "نامهای" واقعی میتوانند بهصورت واقعی جلسه بگذارند و انجمن تشکيل بدهند و از جمهوری اسلامی هم مجوز بگيرند اما اين دخلی به وبلاگها ندارد وبلاگها کانونی متناسب با هويت و سازوکار خود میخواهند. 6:59 AM صفحه اصلی |
وبلاگ اعضاءاعضا هم بسته
|