وبلاگ اعضای کانون وبلاگنويسان ايران
| |
مسئول محتوای هر مقاله نويسنده آن است!
مواضع رسمی کانون در وبلاگ اصلی کانون منتشر میشود! 9/15/2004اگر کانون چنان بود که ميبايست...
سلام دوستان
نامه ای در ياهو گروپز پست کرده بودم که در کمال تعجب دیدم بعلت مشکلات فنی ياهو سطرها جابجا شده اند و قابل خواندن نیست. از طرف ديگر با اعتراض بحق شبح عزیز که محل اين گونه بحثها را پنلاگ 2 (و نه ياهو گروپز) ميدانست ترجيح دادم نامه ام به گل کوی گرامي را دراينجا بگذارم. البته اين پست بنده قرار نيست شروعي برای ايجاد يک بحث جديد باشد. تنها ازآن نظر که احساس ميکنم ممکن است نظر اشخاصي چون من و مکاتبات هاله عزيز موجب سوء تعبير شده باشد اين نامه را دراينجا منتشر ميکنم. با اعتراض هاله و من نسبت به اعلام ضد رژيم بودن اين کانون شبهاتي پيش آمده بود که گل کوی گرامي نيز دراين مورد مطلبي در ياهو گروپز نوشته بودند. اين موضوع پاسخ من به ايشان است . .................. گل کوی عزیز فکرش را بکن که اگر میشد این کانون طبق شعارهای اولیه خود در برگیرنده اکثريت وبلاگنویسان ایرانی باشد چه قدرتی پیدا میکرد؟ مگر درست کردن کانون و. انجمن مخالف نظام که 100 تا 100 تا در ياهو گروپز و پالتاک و غيره وجود دارد کار مشکليست؟ کدامشان تا بحال بردی در صحنه سياسي مملکت داشته اند؟ اين کانون نيز درصورت مخالفت علني با نظام و رويگرداني تعدادی از وبلاگنويسان ازآن سرنوشتي بهتر از آن ديگران نخواهد داشت. من فقط در تعجبم ازينکه چرا چشمهايمان را ميبنديم و خودمان را به آن راه ميزنيم. اين کانون با استقبال گسترده وبلاگنويسان روبرو شد. اگر صحبت از مخالف و موافق نظام به ميان نمي آمد بيشتر ازين هم ازآن استقبال ميشد و ميشد اين نيروی بالقوه را را جهت دادن صحيح به فعل درآورد . برای من صدتا شعار مرگ بر خامنه ای و جمهوری اسلامي به يک عقب نشيني (ولو موقتي ) نظام دربرابر حکم اعدام کبری يا افسانه نوروزيان يا حتي باز شدن يکي از هزاران سايت فيلتر شده نمي ارزد. من به نتيجه عمل فکر ميکنم . آن کس که با شعار حمايت از آزادی بيان در کانون عضو ميشود بوفتش نيز حاضر است برای حمايت از صدها آزادی ديگر که ازين ملت دريغ شده متحد و يکپارچه عمل کند ، البته به شرط آنکه چوب های راهنمای کانون در نقاط صحيح نصب شده باشند و به جهت صحيح اشاره کنند. صرف اعلام ضدرژيم بودن اين کانون کافيست که عده ای از هراس.... ، عده ای از اعتقاد و عده ديگری از نااميدی از امثال اين گروههای پرسروصدای بي خاصيت ، ازآن رويگردان شوند. ببين که چه نيروی عظيمي را داريم به هدر ميدهيم. حرفي نيست. بگذاراين کانون هم يکي از آن همه باشد ، تا جايي که بشود سعي ميکنيم که ازآن ديگران بهتر عمل کنيم ولي هميشه افسوسش بردلمان ميماند که اين کانون چه ميتوانست باشد و چه شد!. من بحث را خاتمه يافته ميدانم و ديگر دراين مورد هيچ اعتراضي ندارم.چون ميبينم که آنانکه بايد پيشاهنگ اين حرکت باشند ازين نکات بسيار دورند و ديگرگونه مي انديشند.ادعای ضد رژيم بودن بسيار آسان است. اما بايد ديد که نتيجه عمل چه ميتواند باشد. والا امثال ضياء آتابای و تلويزيونهای لس آنجلسي بسيار بيش از من و شما ادعای ضدرژيم جمهوری اسلامي بودن را دارند ولی درعمل همچون طبل توخالي تنها صداهای نامفهوم از خود صادر ميکنند.اين کانون ميتوانست به عنوان انجمني تعيين کننده در اينترنت وظيفه اتحاد وبلاگنويسان ايراني را به منصه ظهور برساند ، اما اکنون ببين به کجا رسيده ايم. يک لوگو يا يک صفحه اينترنتي که حسن آقا به تنهائي ميسازد با عملکرد 200 نفر اعضای اين کانون برابر است يا حتي شايد بهتر است بگويم عملکرد حسن آقا به تنهائي بسيار بالاتر از اين کانون با 200 نفر عضو است. چون حسن آقا وقتي تصميمي ميگيرد در عرض مدت کوتاهي آن را عملي ميکند. ولي ما اينجا ازيکطرف با ادعای ضدرژيم جمهوری اسلامي بودن کانون و پايين آوردنش در سطح ساير گروههای توخالي ضدرژيم ادعای دمکرات بودن هم داريم و و متاسفانه تنها چيزی که از دمکراسي برايمان جلوه يافته همانا رای گيری و رای اکثريت بوده و بس (انهم نه هميشه، مثلا" وقتي قرار است ضدرژيم بودن کانون اعلام شود احتياجي به رای گيری ندارد؟!!!؟؟)از طرف ديگر اين مسئله رای گيری را آنقدر سخت ميگيريم و پيچيده اش ميکنيم که تا بخواهيم روی يک موضوع (که نياز به تصميم گيری سريع و عمل فوری دارد)تصميم بگيريم با بهانه رای گيری، دمکراسي و رای اکثريت ،آنقدر ايندست و آن دست ميکنيم تا زمانش بگذرد و ديگر عکس العمل کانون بي نتيجه باشد. نمونه اش طرفداری از تحصن روزنامه نگاران متحصن که بدون هيچ عکس العمل علني از طرف کانون مواجه شد و بهانه هم اين بود که هنوز کانون تشکيل نشده که بخواهد چنين عملي انجام دهد و....اما دررابطه با موضوعات ديگر که چندان ربطي هم به کانون وبلاگنويسان نميتواند داشته باشد (لااقل در این برهه) پيشنهاد آن بسيار شايسته و عملي تعبير ميشود و ......بگذريم...بنظر ميرسد دراينجا بيشتر از آنکه به معنای سخن گوينده توجه شود تنها فردی که آن را ميگويد درنظر گرفته ميشود. اگر فلان وبلاگنويس گمنام که تازه عضو کانون شده حرفی هرچند بحق بزند با بي اعتنائي دوستان مواجه شده (نمونه دارم) اما اگر (به فرض )من فضولک (من نوعي ) هر چرند و پرندی بگويم به اعتبار سابقه ام در وبلاگشهر حرفم به بحث گذاشته ميشود.. کارم خنده دار است ديگر ، از يکطرف ميگويم من هيچکاره ام و از طرف ديگر خط مشي گروه را تعيين ميکنم و آنچه هرگز قبلا" درموردش صحبت نشده به عنوان اصلي لايتغير فرض ميکنم.و براعضاي گروه است که حرفم را بپذيرند. مضحک نيست؟تعجب نکن اگر هاله تن به چنين دروغي نميدهد و با اينکه بيشتر از من و توقلبش برای ايران ميتپد و مخالف نظام ضد خلقي جمهوری اسلاميست اما از شرکت درکانون امتناع ميکند. چون پذيرای اين دروغ و ساده انگاری نيست. ميگويد اگر قرار باشد در انجمني ضدرژيم عضو باشم خب ميشوم. اما درکانونی عضو نميشوم که اول قرار بود چيز ديگری باشد اما اکنون درسطح يک گروه ياهو ضد رژيم (بدون عمل و فقط حرف و حرف) پايين آمده و بايد منتظر ريزش اعضای آن بود. ريزش اعضايي که همانند هاله به اعتبار اتحاد وبلاگنويسان به ميدان آمده اند و اکنون سخنان ديگری ميشنوند!!! دوست من، راهي که ميرويم اشتباه است و در آينده نزديک نتايج آن را به عينه خواهيم ديد.اين تازه از نتايج سحر است که اين کانون با 200 نفر عضو و شرکت اشخاص فعال وبلاگشهر درآن هنوز هم جدی گرفته نشده و اصولا" هنوز هيچ عملکرد موثر و جدی از خود بروز نداده است. ................................. از دوستان خواهشمندم که اين بحث بيهوده را خاتمه يافته تلقي کنند چون مطمئنم که به جائي نخواهد رسيد و اراده ای بالاتر از من و ما قصد دارد که نگذارد اين کانون بتواند قدرت واقعي خود در صحنه سايبر اسپيس را بعمل درآورد. من پوزخند تمسخر مميزان جمهوری اسلامي را هم اکنون ميبينم که با شادی نظاره گرهستند و بحق مي انديشند که با اينگونه بينش ها و عملکردها که دربين وبلاگنويسان مخالف رژيم وجود دارد هرگز به اتحادی موثر نخواهند رسيد. گل کوی عزيز ، .آنچه سبب شد حرف دلم را با تو بگويم اين بود که ديدم زبان قاصر من در نامه های قبلي شايد کس يا کساني را به اشتباه انداخته باشد. بنده کماکان در خدمت کانون و اهداف آن خواهم بود . موفق و پيروز باشيد فضولک
نظرهای شما:
فضولک جان، آرامشت رو حفظ کن عزیز دل. فکر میکنم مسأله داره کمی بیش از حد بعد پیدا میکنه.
Post a Comment
منهم مثل تو زود و زیادی برآشفته شدم اما اگر فکرش رو بکنی: پولاد عزیز پیشنهادی کرد که من و تو یکی دو نفر دیگه باهاش مخالف بودیم. چند نفر دیگه هم من جمله گل کوی نازنین، ترانه و شبح موافق بودند. این دلیل نمیشه که کانون به بیراهه رفته. نه حرف من و تو سیاست کانون رو تعین میکنه و نه گل کو و ترانه و شبح. برای همین جای بحث و گفتگو از طریق رای گیری و غیره ایجاد شده و برای همین هم این دیالوگ ها هست. هم من و تو جای ابراز عقایدمون رو داریم و هم دیگران. هیچیک از ما هم سردسته و علمدار و رئیس این بساط نیست. به همین دلیل هم از اول گفته شد 'عضویت موقت' و به همین دلیل هم هر چیز به رای گیری گذاشته شده. خیلی ساده است. رای گیری انجام میشه در مورد خط مشی و مرزها - اگر دوست داشتیم عضو میشویم وگرنه که نه. حرص و جوش خوردن برای چیزی که ممکنه اصلا" پیش نیاد؟ البته این به این معنی نیست که ساکت بنشینیم و به امید اینکه انشالله نره ولی نه با خراب شدن اعصابها. با آرامش. تازه در صورتیکه کانون بخواد نهادی باشه برای مبارزه با حکومت. بازم ممکنه من و تو بخواهیم از بعضی حرکتهاشون حمایت کنیم. به هر حال صبر داشته باش فضولک مهربان. صفحه اصلی |
![]()
وبلاگ اعضاءاعضا هم بسته
|