وبلاگ اعضای کانون وبلاگنويسان ايران
| |
مسئول محتوای هر مقاله نويسنده آن است!
مواضع رسمی کانون در وبلاگ اصلی کانون منتشر میشود! 8/11/2005فلسفه در قرن هجدهمفلسفه حال و هوایی مخصوص به خود را دارد. کم نیستند اندیشمندانی که معتقدند فلاسفه در راس هرم قدرت زمانشان جای میگیرند. موسم تغییر را آنان باعث می شوند و چندی بعد امواجی سترگ جامعه را در بر میگیرد و آهنگ تغییر در بطن اجتماع نواخته میشود. در اینجاست که توده ها با نگرشهای جدید تمدن سازی آشنا می شوند که قادر به ایجاد تحولاتی نهادین در ابعاد گسترده اجتماعیند. نسیمی که به آرامی از بالا به پایین دمیده شده، تبدیل به طوفانی می گردد علیه موانع توسعه... آیا این صحیح است که ما همسایگانمان افغانستان و عراق باشند و ما هم کم وبیش در همان سطوح، چنان در رویا سیر کنیم که گویی از شرق همسایه بلژیک هستیم و از غرب دیوار به دیوار فرانسه؟ ... آنوقت در اندوه تلخی فرو رویم که آنان پیشرفت کردند و ما پسرفته ماندیم. دریغا! که بدین اندازه دچار توهم ماندن فاجعه است. از مملکتی که حداقل پانصد سال دچار رکود فکری بوده، چه انتظاری می توان داشت؟ اینجا هم که هستیم مدیون چند دانه اندیشمند دو سده گذشته ایم... * برای آن دسته از دوستان که فلسفه هم میخوانند، مقاله ای نوشته ام که دوست اندیشمندم آقای مهدی پدرام آن را در پایگاه اینترنتی تاریخ فلسفه نهاده اند. آن را میتوانید در اینجا مطالعه کنید.* روز و شب تان خوش بادبنده از شما مسولین عالیرتبه این انجمن، بعنوان یکی از نویسندگان، میخواهم تبصره ای ، ماده ای تنظیم کنید که فحش، ناسزا و بد وبیرا در آن ممنوع شود. با توهین و ناسزا ما به هیچکجا نمی رسیم. توهین اگر در لیاقت طرف مقابل هم که باشد (که در لیافت هیچ بنی بشری نیست) تیرش مستقیماً به شخصیت خودمان برخورد میکند. با تشکر |
![]()
وبلاگ اعضاءاعضا هم بسته
|