مسئول محتوای هر مقاله نويسنده آن است!
مواضع رسمی کانون در وبلاگ اصلی کانون منتشر می‌شود!

           5/24/2006

 

فیلسوفِ اضداد؛ ابن رشد - Averroes(متوفی 595 ه.ق)

"ای انسانها نمیگویم این علمی که علم الهی مینامید دروغ است، بلکه میگویم که من خودم در علم انسانی شناختنی هستم... آنچه بالقوه است برابر عدم است."

ابوالولید محمدبن احمد الحافظ «ابن رُشد» در دوران اضمحلال اسلام از قاره اروپا زیست. فیلسوف و قاضی رژیم موحّدان - که در قالب ملوک الطوایفی پس از سقوط امویان تا برچیده شدن حاکمیت اعراب مسلمان در اسپانیا روی کار بود – تمام همّت خود را صرف قوت بخشیدن به مبانی فلسفی و فقهی حاکمیت اسلامی، ولو به قیمت بدنامی میان مابقی کیش های اسلامی زمان، با جدیت بکار بست. تا یک سده پس از مرگش (در سده دوازدهم میلادی) گمان میرفت که آثارش به دست فراموشی سپرده شود اما در اروپای مسیحی که آرام آرام به سمت نوزایی و شکوفایی فرهنگی میرفت، ابن رشد و ابن رشدگرایی* نیز احیا گردید. شرایط زمان که کوته نظریها باعث نادیده گرفتن فلاسفه شده بود (و نهایتاً دودش به چشم تمامیت یک تمدن رفت) باعث شد که «ابن رشد» بیش از آنکه در میان مسلمانان طرفداری داشته باشد، از یهودیان و مسحیان مشتاق برخوردار گردد. رژیم موحّدان دچار بحران مشروعیت داخلی بود و حملات مسیحیان متحد هر چند وقت، شهری را از حاکمیت غرب اسلامی می ربایید. در همین زمانه «ابن رشد» در لباس قاضی – که اهمیت ویژه ای برای شریعت قائل است - بر قانونمداری تاکید میکند اما متاسفانه برای اصلاحات دیر شده بود. تمدنی که سده های قبل پیشرو و مترقی بحساب می آمد، دچار تنگ نظری، بسمت انحطاط روان شده بود.


نظرهای شما: Post a Comment

صفحه اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?