مسئول محتوای هر مقاله نويسنده آن است!
مواضع رسمی کانون در وبلاگ اصلی کانون منتشر می‌شود!

           8/10/2008

 
یکبار با شمشیر، یکبار با حیله
چند سال پیش مقاله ای ترجمه کردم که عنوان آن این بود که نگاه کنید چه کسی به جانی اسلام را آموزش می دهد.. هنوز هم می توانید این مقاله را در سایت درفش کاویانی بخش مقاله های فارسی بخوانید.

اما اینکه امروز دوباره تصمیم گرفتم چند خطی در این باره نویسم مقاله ی جالب خانم امیل امانی است.
عربستان سعودی و ایران برای گسترش اسلام هزینه ی زیادی می کنند و تا حدود زیاید هم موفق می شوند. هرگز نمی دانم چگونه می توان جلوی گسترش این فاجعه را گرفت. من آن را فاجعه می دانم و شکی نیست که دنیایی غرب با گسترش اسلام به سوی بربریت سوق پیدا می کند.

من هرگز در آمریکا زندگی نکرده ام که شیوه تبلیغات مسلمانان در مورد اسلام را ببنیم، اما می دانم که هر چه هست تبلیغاتی صادقانه نیست. برای آن هم دلیل دارم چون یک آمریکایی مسلمان شده را از نزدیک دیده ام. شرح این واقعه می تواند نشان دهد که چگونه مسلمانان اینبار به جای زبان شمشیر از زبان حیله و نیرنگ استفاده می کنند. البته ناگفته پیداست که هر کسی فریب نمی خورد. شخصی فریب می خورد که درهای اندیشه را به روی خود ببندد و هر چه را می شنود در بسته بپذیرد و آن را تجزیه و تحلیل نکند.

روزی یک آمریکایی با یک زن ایرانی به دفتر ترجمه ی ما آمد تا نامه گواهی تولد فرزند خود را به انگلیسی بر گرداند. آقای آمریکایی خودش را مبارک محمد معرفی کرد. زن ایرانی او چادر نداشت، اما با یک هدبند موهایش را کاملاً پوشانده بود. آن هم در این هوای گرم تهران. خیلی برایم جالب بود که بدانم یک زن ایرانی چگونه با یک آمریکایی آشناشده و ازدواج کرده است. از خانم پرسیدم ببخشید می توانم بپرسم شما چگونه با یک آمریکایی ازدواج کردید.؟ خانم گفت: شوهرم در آموزشگاه زبان ما انگلیسی درس می داد. از آنجا با هم آشنا شدیم و ازدواج کردیم.

از مبارک که از این به بعد او را همان مارک صدا می زنم پرسیدم برای چه به ایران آمده ای؟ در پاسخ گفت به خاطر تحقیق بیشتر در مورد اسلام. گفتم برای تحقیق بیشتر چرا پیش طالبان یا عربستان نرفتی؟ گفت نه ایران سمبول اسلام است. به او گفتم ایرانیها دسته دسته دارند از اسلام خارج می شوند آن وقت تو برای تحقیق در مورد اسلام به ایران آمده ای؟ چه چیزی تو را به اسلام سوق داده است؟ گفت: اسلام دین عطوفت و مهربانی است. گفتم این واقعیت ندارد. برای او آیه هایی از اسلام مثال زدم که گفته دست و پای مشرکین را به صورت چپ و راست بزنید. یا اهل کتاب را بکشید تا با خواری و ذلت اسلام آورند یا جزیه دهند. گفت این جنگها دلیل داشته است. همانطور که کسی به کشورت حمله می کند باید او را بکشی، جنگهای محمد حالت دفاعی داشته است. گفت در انجیل می گوید دشمن را بکش ولی نمی گوید چرا بکش ولی اگر در قرآن می گوید بکش بعداً در حدیث می توانیم بفهمیم علت این کشت و کشتار ها چه بوده است. با مارک که حرف می زدم احساس می کردم دارم با یک ایرانی دهاتی حرف می زنم که هنوز مقیاس تمیزی آب را به کر بودن آن می داند . اینجا مجال این نیست که از کوته فکریهای او بنویسم. چون اصلاً در باور من نمی گنجید که مردم آمریکا هم ممکن است مثل یک داهاتی ایرانی فکر کنند.
مارک می گفت امام علی آنقدر مهربان بوده است که در حال گرسنگی غذای خود را به سگ می داده است. گفتم کسانی که این تبلیغات را برای تو کرده اند هرگز به تو صداقت نشان نداده اند. علی در یک روز سر 700 نفر یهودی را برید. مردی به این سنگ دلی که به انسانها رحم نکرده چگونه به حیوانات رحم می کرده است. جان انسان محترم تر است یا جان سگ؟ از این جمله ی من کاملاً متحیر شد و چند لحظه سکوت کرد.

در یک جای دیگر از تناقضات قرآن برایش صحبت کردم. جا خورد . وقتی به او گفتم که در قرآن نوشته شده که هلال ماه برای تعیین ایام حج است باورش نمی شد. گفتم من کتابی در این زمینه سراغ دارم که در مورد تناقضات قرآن نوشته شده است. حوصله ی اینکه آن را به انگلیسی برگردانم ندارم. اگر فارسی بلدی بگو که آن را برایت ایمیل کنم. گفت فارسی من خیلی خوب نیست. ولی می توانم بفهمم. من ایمیلش را گرفتم و کتاب دین ارثی را که نوشته ی خودم در مورد تناقضات قرآن است برای او ایمیل کردم. بعد از چند روز یادم افتاد که سایت دکتر علی سینا که به زبان انگلیسی است بهترین منبع برای معرفی به اینگونه افراد است. آدرس آن را هم به او معرفی کردم. هر از چند روزی یک بار ایمیلی می زد و پرسشهای خود را مطرح می کرد. ولی ناگهان غیبش زد.

من برای ایشان ایمیلی فرستاده ام و خواهش کرده ام که داستان مسلمان شدن خودش را برایم بنویسد. اگر او این کار را کرد حتماً نوشته ی او را در وبلاگ خودم می گذارم تا ببنید چگونه خطر اسلام دنیا را تهدید می کند. همین آقای مارک باعث شد که به این فکر بیفتم هر از گاهی مقاله های خود را به زبان انگلیسی بنویسم. چون وقتی به انگلیسی بنویسم مخاطبان بیشتری خواهیم داشت.


نظرهای شما:
با سلام خدمت دوست گرامي و ارجمند
مطالب شما را مطالعه نمودم و از افكار و ايده هاي آگاهي بخش و روشن شما بهره مند شدم.
بدليل موقعيت شغلي كه دارم در پي اين هستم كه بر اساس يك همه پرسي گسترده, نظرات عموم مردم در رابطه با معظلات اجتماعي بخصوص وضعيت جوانان (چه از نظر اجتماعي, روحي, سياسي, حقوقي و ...) نظرات را جمع آوري كرده و بر پايه آنها گزارشي تهيه كنيم تا در مطبوعات و برنامه هاي مختلف استفاده كنيم. برايمان بسيار مهم است كه اين گزارشات بر اساس افكار و نقطه نظرات و ضحبتهاي خود مردم باشد به همين دليل از تمامي اقشار و به اشكال مختلف اين همه پرسي را انجام ميدهيم.
از اونجا كه نوشته هاي را مطالعه كردم و چندين بار براي تهيه گزارشات ديگر, نظرات و خبرها و مواضع شما كمك كننده بود در صورت امكان در رابطه با موضوعاتي كه دنبال ميكنيم مايلم نظر عام شما را بدانم و خوشحال مشوم در اين زمينه همكاري داشته باشيم
موفق و پيروز باشيد
taranom89@gmail.com
 
Post a Comment

صفحه اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?