مسئول محتوای هر مقاله نويسنده آن است!
مواضع رسمی کانون در وبلاگ اصلی کانون منتشر می‌شود!

           8/20/2004

 

منشوری بر پایه اعلامیه حقوق بشر

به دلایلی که در انتهای نوشته ذکر خواهم کرد، با استفاده از چند اصل اعلامیه جهانی حقوق بشر پیشنویس دیگری برای منشور کانون تهیه کردم.

-------------

متن منشور:

۱. هرکس حق آزادی عقیده و بیان دارد، و حق مزبور شامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در پذیرفتن اطلاعات و افکار و در درستی به آنها و انتشارشان به هر وسیله ممکن، بدون ملاحظات مرزی، آزاد باشد.

۲. آزادی بیان در حوزه اینترنت، شامل امکان قراردادن آزادانه اطلاعات، عقاید و احساسات خود روی فضایی در اینترنت، دریافت آنها (عدم فیلترینگ) و عدم نگرانی بابت بیان یا دسترسی به آنها است.

۳. داشتن هویت مجازی و استفاده از آن، حق هر کسی است که از اینترنت استفاده می‌کند.

۴. هرکس در استفاده حقوق و آزادی‌های خود، فقط تابع محدودیت‌هایی است که به وسیله قانون، منحصراً به منظور تأمین، شناسایی و مراعات حقوق و آزادی‌های دیگران و برای مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی، در شرایط یک جامعه دموکراتیک وضع گردیده است. این محدودیت‌ها را نمی‌توان بر علیه مقاصد و اصول حقوق بشر وضع یا اجرا کرد.

۵. قوانین دولت‌ها نمی‌تواند بر علیه آزادی‌های بنیادین انسان وضع یا اجرا شوند. قوانینی که آزادی بیان ذکرشده در بند ۱ و تفصیل آن برای فضای اینترنت در بند ۲ و ۳ را تحدید کنند فاقد مشروعیت‌اند و نمی‌توان درخواست اطاعت از آنها را داشت.

۶. کانون وبلاگ‌نویسان فارسی‌زبان حمایت از حق آزادی بیان در حوزه تولید محتوای فارسی روی اینترنت را وظیفه خود می‌داند.

۷. کانون از حقوق مادی و معنوی، حیثیت اجتماعی و امنیت همه وبلاگ‌نویسان فارسی‌زبان دفاع می‌کند.

۸. کانون وبلاگ‌نویسان فارسی‌زبان مستقل است و به هیچ نهاد دولتی یا غیردولتی وابسته نیست.

۹. همکاری وبلاگ‌نویسان فارسی با کانون، و عضویتشان در آن، با حفظ استفلال فردی آنها و بر اساس اهداف این منشور است. نمی‌توان مانع از پیوستن فرد مایل به عضویت در کانون شد یا او را به این کار وادار کرد.

-------------

پیوندها با اعلامیه جهانی حقوق بشر:
(متن اعلامیه را در این آدرس ببینید):

بند ۱ منشور، دقیقاً از بند ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر که آزادی عقیده و بیان را تشریح می‌کند برداشته شده است. بند ۲، تشریح مفاد این بند، درباره فضای اینترنت است.
بند ۴، جز جمله آخر، دقیقاً قسمت دوم بند ۲۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر است، که محدودیت آزادی‌های تصریح‌شده در اعلامیه را توضیح می‌دهد. جمله آخر بند ۴ منشور، صورت بیان دیگری از قسمت سوم همان بند اعلامیه جهانی حقوق بشر است، که من «مقاصد و اصول حقوق بشر» را جایگزین «مقاصد و اصول ملل متحد» که در متن اصلی آمده کرده‌ام.
بند ۵ منشور، کاربست بند ۲۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر، و بند ۴ منشور، بر بندهای ۱ و ۲ منشور است.

-------------

چرا اعلامیه حقوق بشر؟

آزادی عقیده و بیان، یکی از آزادی‌های بنیادین انسان است که در اعلامیه حقوق بشر تصریح شده. این اعلامیه مهم‌ترین و معتبرترین سند حقوق انسان در جهان است. ما هم، آزادی عقیده و بیان را، در همان حدی که اعلامیه طرح می‌کند خواستاریم، و نه بیش از آن، به عنوان مثال طرفدار پورنوگرافی یا موارد مشابه دیگر نیستیم. بنابراین استفاده از متن اعلامیه در منشور کانون، از سویی مشکلات جمله‌بندی و نگارش برای دسترسی به دقت مناسب را از میان بر می‌دارد، و دیگر تردیدی به جا نمی‌گذارد که احیاناً بیان آمده در منشور از پورنوگرافی کودک یا امثال آن حمایت کرده باشد، و از سوی دیگر، اعتباری ایجاد می‌کند، و فردی که نخستین بار با منشور مواجه می‌شود را به اهداف کانون مطمئن می‌سازد.
به طور خلاصه، استفاده از متن اعلامیه حقوق بشر در منشور، ما و همه کسانی که به نحوی با ما ارتباط دارند را مطمئن می‌کند که کانون از آزادی بیان و عقیده (در حدی که همه ما قبولش داریم) حمایت می‌کند، ولی جانب افرادی که اسم این آزادی‌ها را وسیله تجاوز به حقوق دیگران قرار می‌دهند را نمی‌گیرد.

چرا بیان محدودیت‌های آزادی در متن منشور؟

انگیزه این کار، همان انگیزه‌یی است که باعث بیان این محدودیت‌ها در متن اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز شده است: تا زمانی که محدودیت‌های آزادی به طور دقیق ذکر نشده باشد، هرکس می‌تواند به بهانه‌یی این آزادی‌ها را تحدید کند، ولی ذکر محدودیت‌ها، جلوی تفسیرهای سلیقه‌یی و سؤاستفاده از ابهام را می‌گیرد.

آیا محدودیت‌های ذکرشده سانسور را مشروع نمی‌کند؟

خیر. محتوا و جمله‌بندی بند ۴ دقیقاً از اعلامیه جهانی حقوق بشر برداشته شده. سانسور، در هر شکلی، مخالف حق آزادی بیان و عقیده، و مخالف حقوق بشر است، و از آنجا که در منشور امکان محدود کردن آزادی‌های بنیادین را به جاهایی منحصر کرده‌ایم که حقوق بشر مجوز داده باشد، بنابراین مغایر منشور پیشنهادی نیز هست. در بند ۵ تصریح شده که قوانین مغایر آزادی عقیده و بیان فاقد مشروعیت و اعتبارند.

چرا بند بی‌وطنی وبلاگ‌نویسان حذف شده؟

واقعیت این است که تنها در موارد بسیار محدودی قوانین جهانی وجود دارد. به عنوان مثال هیچ قانون جهانی‌ای درباره تبادل اطلاعات بر اینترنت وجود ندارد، و قوانین کشورهای مختلف در این مورد با هم متفاوتند. بدین ترتیب، در غیاب قوانین جهانی، انحصار محدودیت فعالیت بر اینترنت به قوانین جهانی، عملاً آن را از هرگونه قانونی رها می‌کند، و به عنوان مثال هک کردن یا ویروس فرستادن (که در جاهای مختلف دنیا به شیوه‌های مختلفی غیرقانونی شمرده می‌شوند) را آزاد و غیر قابل تعقیب می‌نماید، بدین ترتیب کانون را در مقام حمایت از آزادی‌ستیزان قرار می‌دهد.
در عین حال، بند ۵، که اطاعت از قانون را به قوانین منحصر کرده که با آزادی عقیده و بیان سازگار باشند، خواست نویسندگان منشور پیشنهادی قبلی را برآورده می‌سازد، چه قصد این افراد درحقیقت صرفاً آزاد ساختن وبلاگ‌نویسان از قوانین مغایر آزادی حکومت ایران بوده است، و تصریح آنکه این قوانین را به رسمیت نمی‌شناسد.

چرا وبلاگ‌نویسان فارسی‌زبان؟

عملاً، در این متن، غیر از پیشنهاد یک منشور متفاوت، پیشنهاد تغییر اسم کانون نیز از «کانون وبلاگ‌نویسان ایران» به «کانون وبلاگ‌نویسان فارسی‌زبان» طرح شده است. دلیل عمده این تغییر، آن است که طرح «کانون وبلاگ‌نویسان ایران»، نوعی قیمومیت فارسی‌زبانان ایرانی به اقلیت‌های قومی را در بر دارد: چرا اسم کانون فارسی است؟

واقعیت این است که در دنیای فیزیکی (در مقابل مجازی) محدودیت‌های فراوان و مسائل ملی باعث پیوند تابعان یک کشور به هم می‌شود، و به دلیل محدودیت‌های فیزیکی ناچاریم به مسئله ملیت و این نزدیکی‌ها گردن نهیم. به عنوان مثال، یک اجتماع فیزیکی در سطح ملی، ناچار است که زبان فارسی را به عنوان زبان اصلی استفاده کند. ولی دلیلی برای گسترش این محدودیت‌ها به فضای مجازی وجود ندارد. بنابراین، اگر کانون قرار است مجموعه وبلاگ‌نویسان ایرانی را شامل باشد، چرا اسم کانون به زبان فارسی باشد و آذری یا کردی نباشد؟ و چرا منشور به زبان فارسی باشد نه به عربی؟

درحقیقت، چیزی که ما را در فضای مجازی به هم نزدیک کرده، استفاده از زبان فارسی است، اگرنه بسیاری ایرانیان هستند که از زبان دیگری استفاده می‌کنند، و هیچ ارتباطی با ما ندارند. به عنوان مثال، ایرانی‌یی که به زبان عربی وبلاگ می‌نویسد، بیش از ما با وبلاگ‌نویسان عرب نزدیکی و ارتباط دارد، یا وبلاگ‌نویس کردزبان ایرانی، با وبلاگ‌نویسان کردزبان عراقی یا ترکیه‌ای. همچنین، از سوی دیگر، بسیاری افرادی که به زبان فارسی وبلاگ می‌نویسند ممکن است اصلاً تابعیت ایران را نداشته باشند (مثل بسیاری تبعیدی‌ها). بنابراین به طور خلاصه، چیز مشترک بین ما، نه ایرانی بودن، بلکه فارسی‌زبان بودن است.

چرا پیشنهاد یکباره یک منشور کاملاً متفاوت؟

عمده دلایل من، همان ایراداتی است که سولوژن درباره اختصاص بحث به تک‌تک مواد طرح کرده. به طور خلاصه، ممکن است بسیاری افراد با هیچ ماده خاصی از پیش‌نویس منشور مشکل نداشته باشند، ولی کلیت آن را به شکل دیگری بپسندند. من همان مشکل سولوژن را با پیش‌نویس اعلام‌شده داشتم، و ترجیح دادم با طرح این کلیت متفاوت، پیشنهاد شکل دیگری از بحث را هم طرح کنم.

-------------

درنهایت پیشنهاد می‌کنم هرکس کلیت هیچیک از دو منشوری که تاکنون طرح شده‌اند را مناسب نمی‌داند، منشور جدیدی بنویسد و پیشنهاد کند، و درنهایت، در رأی‌گیری، به جای رأی آری یا نه به یک منشور پیشنهادی به شیوه خمینی، منشورهای مختلف نوشته‌شده (و مورد بحث قرار گرفته) در کنار هم به رأی گذاشته شوند، و آنکه اکثریت (مطلق، یا در مرحله دوم اکثریت نسبی) را به دست آورد به عنوان منشور کانون تصویب شود.


نظرهای شما:
آقای ميلانی عزيز!
پيشنويس منشور ازائه شده برگرفته شده از منشور کانون نويسندگان ايران است که خود آن برگفته شده از منشور جهانی پن است و اين منشور نيز منطبق بر بيانيه‌ی حقوق بشر است که متناسب با مسايل نويسندگان شده است. پيش‌نويس ارائه شده توسط ما در واقع مطابق‌ات دادن منشور کانون نويسندگان با الزامات وب‌لاگ‌نويسی است.
نمی‌دانم چرا اصرار داريد که نشان دهيد که داريد منشور جديدی می‌دهيد در حالی که عملا تغيير مهمی در اصول منشور داده نشده است و همان‌ها به طرز ناشيانه‌ و پراشکال دوباره نويسی شده است و عمدتا نتنها خاصيت مرتبط بودن با وب‌لاگ‌ها را از دست داده است بلکه اساسا ارتباط‌اش با نويسنده‌گی نيز از بين رفته است.
برای نمونه کافی است اصل اول پيش‌نويس منشور را با منشوري که شما ارائه داديد مقايسه کنيم:
1- پيشن‌نويس منشور می‌گويد:" آزاديِ انديشه و بيان و نشر در همه‏يِ عرصه‏هايِ حياتِ فردي و اجتماعي بي هيچ حصر و استثنا حقِ همگان است. اين حق در انحصارِ هيچ فرد، گروه يا نهادي نيست و هيچ‏كس را نمي‏توان از آن محروم كرد. كانونِ وب‌لاگ‌نويسانِ ايران از اين حق در تمام عرصه‌ها به خصوص عرصه‌ی فضاهای اينترنتی و وب‌لاگ‌ها دفاع می‌کند."
مسايل طرح شده کاملا مرتبط با نويسنده‌گی است و در نهايت جوری فرموله شده است که به وب‌لاگ‌نويسی مرتبط می‌شود. اما اصل اول منشور شما که از روی بيانيه‌ی حقوق بشر نوشته شده است آنقدر کلی است که بی‌خاصيت شده است.
1. هرکس حق آزادی عقیده و بیان دارد، و حق مزبور شامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در پذیرفتن اطلاعات و افکار و در درستی به آنها و انتشارشان به هر وسیله ممکن، بدون ملاحظات مرزی، آزاد باشد.
ارتباط اين اصل با وب‌لاگ و وب‌لاگ‌نويسی همان‌قدر است که با هر عمل ديگری که با فکر و انديشه سر و کار داشته باشد.
تنها تفاوت اساسی بين منشور ارائه شده توسط شما و پيش‌نويس منشور کانون در تغيير آن به عنوان "فارسی‌زبان" است. اين موضوع قبلا مورد توجه قرار گرفته بود اما اين تغيير بسيار واپس‌گرايانه است. شما می‌خواهيد کانون را از محلی برای مبارزه با سانسور و فيلترينگ و دفاع از آزادی بيان به انجمن ادبی فارسی زبانان تبديل کنيد. ما در ايران به هر زبانی که بنويسم در معرض فيلترينگ هستيم. شما که از نام خانواده‌گی‌ات پيداست که ترک هستی چرا اين حرف را مي‌زنی؟ يعنی چه که می‌نويسی:" کانون وبلاگ‌نویسان فارسی‌زبان حمایت از حق آزادی بیان در حوزه تولید محتوای فارسی روی اینترنت را وظیفه خود می‌داند." يعنی دفاع از وب‌لاگ‌های که به ترکی يا کردی می‌نويسند را جزو وظايف خود نمی‌داند. به جای اين کارها بيا پيش‌نويس منشور را به زبان ترکی بنويس تا خدمتی کردی باشی.
اميدوارم همه‌ی ما صادقانه بکوشيم تا کانون شکل بگيرد.
 
Post a Comment

صفحه اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?