وبلاگ اعضای کانون وبلاگنويسان ايران
| |
مسئول محتوای هر مقاله نويسنده آن است!
مواضع رسمی کانون در وبلاگ اصلی کانون منتشر میشود! 4/23/2008خاکسترستان( برای ِ مهران ) مهران ِ شاعر ، بسته وبلاگ ِ متيناش گويا ندارد دوست ، ديگر ، سرزميناش ديگر نمیخواهد کند با اهرمن جنگ يا خود نشسته جای ِ ديگر ، در کميناش ! يا خسته گشته ، شايد ، از کردار ِ بیمُزد چون مهدی ِ سهرابی و ، صد همچنيناش بیمُزد ، کردن ، کار ِ دل ، دشوار نَبوَد خواهنده گر باشد نگاری نازنيناش سر ، پاک گر شد ؛ گرزهی ِ عشرت بخسپيد ديگر چه سود ، آخر ، ز يار ِ مهجبيناش ؟ روزی ، دلاور مرد ِ ميدانهای ِ کون بود بلغور ، اينک ، میکشد موش از پسيناش ! من نيز هم ، گهگاه ، بيتی میسُرايم بگذارد ار اين روزگار و ، تيغ ِ کيناش گر صد بهشت ِ جاودان در پام ريزد بيزارم از اهريمن و دين ِ مَبيناش ! از ما ربوده اهرمن ، سرمستی ِ عشق با اين دروغين وعدههای ِ حور ِعيناش ماييم نسل ِ سوخته ؛ خاکسترستان پيچيده در اقصای ِ خاموشی ، طنيناش از آدميّت ، میتواند شد تهی ، مرد گر ديو باشد ديرگاهی همنشيناش ايرانی از ريم ِ دروناش ، بود غافل ناگه برون شد دست ِ ديو از آستيناش ! 861227 و 870103 Labels: شعرگونه |
وبلاگ اعضاءاعضا هم بسته
|